پســـت ثابت
کوچک که بودیم چه دل های بزرگی داشتیم ، اکنون که بزرگیم چه دلتنگیم
کاش دلهامون به بزرگی بچگی بود
کاش همان کودکی بودیم که حرفهایش را از نگاهش می توان خواند
کاش برای حرف زدن فقط نگاه کافی بود ، کاش قلبها در چهره بود
اما اکنون اگر فریاد هم بزنیم کسی نمی فهمد
و دل خوش کرده ایم که سکوت کرده ایم و سکوت پر بهتر از فریاد تو خالیست
سکوتی را که یک نفر بفهمد بهتر از هزار فریادی است که هیچ کس نفهمد
سکوتی که سرشار از ناگفته هاست، ناگفته هایی که گفتنش یک درد و نگفتنش هزاران درد دارد
سکوتی که یک نفر در این دنیا هست که آنرا می فهمد
یک نفری که برایت یک دنیا ارزش دارد و بدون اینکه در کنارت باشد سکوتت را می فهمد
یک نفر که ......
سلام
بالاخره کارهای مربوط به طرح «جابربن حیان» به اتمام رسید.
واقعا جمیعاااااااااااا خسته نباشیم . . .
به همه ی پسران تلاشگرم خسته نباشید می گویم و از تمامی زحماتشان تشکر می کنم.
بارها گفته ام و بازهم می گویم که به نظر من تمامی شما عزیزان برنده اید،
هم تمامی اعضای گروه ها
و هم آن دسته از عزیزانی که عضو گروه نبودند ولی به دوستانشان بسیار کمک کردند.
اندیشمندان عزیز کلاس ششم اندیشمندان ، همیشه پرتوان ، تلاشگر و موفق باشید.
رود کارون - اهواز
امروز نه آغاز و نه انجام جهان است . . . ای بس غم و شادی که پس پرده نهان است
آبی که بر آسود زمینش بخورد زود . . . دریا شود آن رود که پیوسته روان است
از داد و وداد آن همه گفتند و نکردند . . . یارب چه قدر فاصله ی دست و زبان است
. . .
شعر کامل استاد هوشنگ ابتهاج ( سایه) در ادامه ی مطلب
امروز پسرای عزیز و اندیشمند کلاس ششم اندیشمندان ،
در چهار گروه شش نفره ، سالاد الویه تهیه کرده و ناهار رو در کلاس میل کردند.
می خواستم بهترین گروه رو از لحاظ همکاری و هماهنگی گروهی
و خوشمزه ترین سالاد رو انتخاب کنم ،
اما اینقدر کار گروهی ، هماهنگی و سازگاریشون در گروه خوب بود
و اینقدر سالاد رو تمیز، خوشمزه و با سلیقه تهیه کردند که نتونستم گروهی رو برنده انتخاب کنم.
بنابراین هر چهار گروه برنده شدند.
امیدوارم که توی تمام مراحل زندگی تون موفق و خوشبخت باشید پسران عزیزم . . .
این عکس رو برای تشکر از پسرای گل کلاسم گذاشتم
که با زحمت و تلاش بسیار از هیچ کاری برای تمیزی و تزیین کلاسشون کوتاهی نکردن
و روحیه ی خوب همکاری و هماهنگی خودشون رو به نحو احسن نشون دادن. . .
از همشون ممنونم
سلام . . .
یکی از دلخوشی هام دیدن شاگردای سال های گذشته م هست ، خدا رو شکر که بچه های خوب و مهربونی دارم که بهم سر می زنن. . . مثل مادری که از دیدن فرزندش بعد از مدت ها ذوق زده می شه، از دیدنشون و شنیدن خبر موفقیت هاشون خوشحال می شم . . .
ولی دو روز پیش یکی از شاگردام رو دیدم که نمی خوام بگم خوشحال نشدم نه . . .
اولش خیلی خوشحال شدم ولی بعدش دلم گرفت . . . جوونی اومد مدرسه و سراغ من رو گرفت، همون لحظه ی اول شناختمش . . . دانش آموز کلاس چهارم چند سال پیش بود . . .
می گفت خانم اومدم بهتون سر بزنم نگید بی معرفتم . . .
با یه بسته شکلات اومده بود دیدنم . . . از اوضاعش پرسیدم . . . گفت چندسالی هست که درس رو رها کرده و برای کمک به خانواده ش داره کار می کنه . . .
چهره ش خیلی خسته بود و دستاش . . .
خیلی دلم گرفت ، نه از اینکه داره کار می کنه ، نه . . . ولی از این که تو این سن مجبورِکاری رو انجام بده که شور و نشاط جوونی رو ازش گرفته و به خاطرش مجبور شده درس و کودکی و نوجوانی رو کنار بذاره خیلی دلم گرفت . . .
از اون لحظه همش فکر می کنم که چه کاری می تونم براش انجام بدم ؟؟؟
چه کاری می تونم برای اون و بچه های دیگه انجام بدم ؟؟؟
چه کاری می تونم برای اون بچه هایی که کنارم هستن و پناهی جز خدا ندارن انجام بدم ؟؟؟
فکر آینده ی اونا و زندگی که در آینده خواهند داشت ، دلم رو می لرزونه . . .
خدای مهربون من . . . می سپرمشون به خودت . . .
. . .
در نامه ای که چند وقت پیش برای یکی از پسرام تو وبلاگ نوشته بودم ، آخرش گفتم که . . .
فقط این را می دانم که «من یک مادرم ، من یک معلمم . . . «
ولی یه موقع هایی مثل الان دلم می گیره از این که بگم « من یک مادرم ، من یک معلمم . . . »
. . .
حالمان بد نیست غم کم میخوریم
کم که نه هرروز کم کم میخوریم
. . .
بشکفد بار دگر لاله ی رنگین مراد ، غنچه ی سرخ فروبسته ی دل باز شود
من نگویم که بهاری که گذشت آید باز ، روزگاری که به سر آمده آغاز شود
روزگار دگری هست و بهاران دگر،
. . .
کاشکی آینه ای بود درون بین، که در او
خویش را میدیدیم ، آنچه پنهان بود از آینه ها می دیدیم
می شد یم آگه از آن نیروی پاکیزه نهاد، که به ما زیستن آموزد و جاوید شدن،
پیک پیروزی و امید شدن
. . .
شعر کامل خانم ژاله اصفهانی در ادامه ی مطلب
این خصوط صاف هستند . . .
با چشمانی که اینقدر خطای دید دارند . . .
دیگران را قضاوت نکنیم . . .
منبع : http://www.asriran.com
از تمامی عزیزان و همکاران محترمی که در این یک سال
با نظرات، پیشنهادات و انتقادات خود مرا همراهی کردند، سپاسگزارم . . .
از اساتید و همکاران گرانقدری که از هیج راهنمایی و کمکی دریغ نکردند ، سپاسگزارم . . .
و از همسر عزیزم برای همفکری ها و همراهی های همیشگی اش ممنونم . . .
و همیشه منتظر نظرات ارزشمند همه ی شما عزیزان هستم . . .
ای کاش باور کنیم
که هر روز آغازیست دوباره برای استفاده از فرصت ها و جبران گذشته ها . . .
و ای کاش بتوانیم از گذشته به جز تجربیات و خاطرات خوبش بقیه را از یاد ببریم . . .